حرفهای یکی از مشتریان عزیز:

از طریق تبلیغات با بیمه عمر آشنا شدیم، چندین بار مزاحم آقای ایزدی شدیم و از تمام جزئیات بیمه عمر با خبر شدم. قرار شد از سر ماه که حقوقمون رو میریزن ما هم بیمه عمر باز کنیم. من و همسرم کارمند بودیم و شلوغی روزهای کاری ما رو به امروز و فردا کردن انداخت. چشم بهم زدیم دیدیم چند ماه گذشته و ما هنوز صادر نکردیم. همین حس تنبلی باعث شد که دیگه پیگیرش نباشیم... چند ماه بعد متوجه شدم باردارم. می دونستم اولین کاری که باید برای خودم و بچم انجام بدم برنامه ریزی برای آیندست. از منظر عاطفی گرفته تا مالی. دوباره ایده ی گرفتن بیمه عمر به سرمون خورد. ولی اینبار اجازه ی بیمه شدن نداشتم. دیر شده بود. تا 6 ماه بعد از زایمان باید صبر میکردم. از دست خودم عصبانی شدم که به موقع اقدام نکردم. اگر همون موقع بیمه عمر میشدم الان سه سال گذشته بود میتونستم حداقل دو بار برای مخارج زیادی که باهاش درگیر هستیم وام بگیرم. نهایتا دخترم که 6 ماهه شد بیمه شدیم. هم خودم هم همسر و دخترم. ولی اونموقع که خیلی نیاز مالی داشتیم بخاطر حواس پرتی و تنبلی خودمون دست خالی موندیم